چهار ماه از روی کار آمدن مجلس یازدهم می‌گذرد. مجلسی که به نظر می‌رسید با توجه به گرایش سیاسی بیشتر نمایندگانش در جهت تقابل با دولت دوازدهم باشد اما بررسی عملکرد این مجلس چیز دیگری را نشان می‌دهد.
اعتماد نوشت:همین چندی پیش بود که نمایندگان یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در اقدامی در نوع خود بی‌سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی طی نامه‌ای حسن روحانی، محمدباقر قالیباف و سیدابراهیم رییسی، روسای قوای مجریه، مقننه و قضاییه ایران را مخاطب قرار داده و از هزار و یک معضل موجود در وزارت نفت گفته و در شرایط اعمال شدیدترین تحریم‌های اقتصادی تاریخ جهان و کاهش چشمگیر فروش نفت ایران خواستار برکناری بیژن نامدارزنگنه، وزیر نفت دولت‌های یازدهم و دوازدهم شوند.
با رد کلیات لایحه بودجه ۹۹ در صحن علنی مجلس این سوال مطرح شد که برای اصلاح، لایحه باید به دولت برگردانده شود یا کمیسیون تلفیق؟ ابهامی که تنها با اصلاح آیین نامه داخلی مجلس برای همیشه ازبین خواهد رفت. در واقع تغییر و تکمیل فرآیندها و آیین نامه های مجلس نیز امری ضروری برای اصلاح بودجه است.
جلال خوشچهره در یادداشتی می نویسد: اصولگرایان ۷۵ درصد کرسی‌های مجلس یازدهم را در اختیار گرفته‌اند. با این‌حال چشم‌انداز چنان است که اداره مجلس آینده به آسانی رقابت انتخابات دوم اسفند۹۸ نخواهد بود.
در حالی که ۱۷ نماینده زن در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی حضور دارند، تا این لحظه همین تعداد از بانوان به مجلس یازدهم نیز راه یافته اند، با این تفاوت که ممکن است یک نفر دیگر به جمع بانوان این دوره اضافه شود و از رکورد مجلس دهم عبور کند.
در حال حاضر مجلس دهم ۲۸۵ نماینده دارد که در ایام انتخابات حدود ۴۰ نماینده ثبت نام نکردند، حدود ۷۰ نفر رد صلاحیت شدند و تعدادی از تائید صلاحیت شدگان هم انصراف دادند؛ در نهایت ۱۶۷ نماینده در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کردند.
در میان ۲۹۰ کرسی مجلس و ۲۰۲ حوزه انتخابیه، (به استثنای ۳۰ نماینده حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر و نمایندگان ۵ حوزه اقلیت‌های دینی)، تکلیف مستاجران ۲۴۱ کرسی مجلس مشخص شده که از میان آنها، ۱۹۱ نفر اصولگرا، ۱۶ نفر اصلاح‌طلب و ۳۴ نفر مستقل هستند؛ همچنین تکلیف ۱۴ کرسی نیز در مرحله دوم مشخص خواهد شد.
ردصلاحیت‌ها دیگر از ناراحتی گذشته است. ما انتظار داشتیم که به مر قانون عمل شود اما احساس می‌شود که در برخی موارد سلیقه‌ای عمل شده و سلیقه‌مان شده است. متاسفانه جریان اصلی اصلاحات در بسیاری از حوزه‌ها عملا نمی‌تواند لیست کیفی خودش را ارائه کند ولی در عین حال سیاست کلی ما مشارکت جدی و حضور جدی پای صندوق‌های رأی است.
گسترش و تقویت نهادهای غیردولتی، سازمان‌های مردم‌نهاد، تشکل‌های صنفی و احزاب سیاسی برای سازماندهی افراد جامعه و افزایش توانمندی شهروندان از نظر سیاسی-اجتماعی و قدرت تحلیل شرایط ملی و بین‌المللی، بالا بردن سطح آگاهی جامعه نسبت به حقوق اساسی و تکالیف مدنی خود و تقویت فرهنگ دموکراسی می‌تواند بعد جمهوریت نظام را ارتقا دهد. انجام رفراندوم درباره نظارت استصوابی شورای نگهبان بر انتخابات هم می‌تواند گشایش موثری در رفع این تفسیر خاص از قانون اساسی و احقاق حق جامعه باشد.
آقای خاتمی و روحانی از وضعیت موجود گله مند هستند از چند ماه پیش آقای خاتمی گفتند با توجه به فضای که می بینم دیگر کسی تکرار من را گوش نمی کند و من نظر نمیدهم. قطعاً این لیست های ساختگی جناح رقیب است و ربطی به آقای خاتمی ندارد.
شورای نگهبان برای رد کردن یک نامزد باید عدم صلاحیت او را احراز کند، یعنی اگر مدرکی دال بر فساد مالی یا اخلاقی مهم از کسی دارد او را رد کند. ولی الان برعکس عمل می‌کنند؛ می‌گویند ما مدرکی دال بر صلاحیت او نیافتیم یا زمان کافی نداشتیم و شناختی از او پیدا نکردیم، پس صلاحیت او احراز نشد.
تشکیل مجلسی کارامد؛ متخصص و سالم از منظر اقتصادی می¬تواند به بهبود وضعیت کشور کمک کند. اولویت حزب ندای ایرانیان جلب مشارکت مردم، حمایت از کاندیدهای جوان، حزبی و متخصص خواهد بود. انتخابات عرصه حضور اصلاح طلبانه در صحنه است و نمیتوان نسبت به تشکیل مجلس شورای اسلامی بی مسئولیت بود. انتخابات فرصت بزرگی برای گفت و گوی با مردم و ارایه برنامه هاست، مردم و احزاب سیاسی را تشویق و ترغیب به حضور در انتخابات می¬کنیم.
به نظر می‌رسد که مفهوم نظارت شورای نگهبان به دلیل تداخل با امر اجرا در وضعیت پُرمناقشه‌ای قرار گرفته‌است. رییس جمهور به‌عنوان مجری قانون اساسی و متعهد به حقوق ملّت باید راهی برای استیفای حقوق ملّت در امر انتخابات بیابد.
باید از طریق تشکل‌های مردم‌نهاد، احزاب، انجمن‌های تخصصی و صنفی و حرفه‌ای، جمعیت‌ها یا حتی شوراهای شهر و روستا حضور جدی داشت. ۱۰ درصد تلاش یک جبهه سیاسی تلاش برای توزیع قدرت و انتخابات است، اما ۹۰ درصد باقی توان یک جریان باید تلاش برای قوام بخشیدن به این پارامترها و پیگیری مطالبات مردم باشد.
محسن رضایی، غلامعلی حدادعادل، مهرداد بذرپاش، محمدرضا باهنر، مهدی چمران، مجتبی شاکری، حبیب‌الله بوربور، اسدالله بادامچیان، پرویز سروی، مهدی اقراریان و محمدجواد عامری در کنار حجت‌الاسلام مسعود عالی، حجت‌الاسلام حیدر مصلحی، حجت‌الاسلام قاسمیان، حجت‌الاسلام احسان بی آزار تهرانی، کامران دانشجو، رضا روستا آزاد، یاسر جبراییلی، منوچهر متکی، نادر طالب زاده و معصومه آباد هیات ۲۱ نفره‌ای است که باید نسبت به انتخاب ۳۰ کاندیدای نهایی لیست اصولگرایان در تهران اقدام کند.
مجید انصاری در واکنش به ادعای تائید صلاحیت چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب از سوی اصولگرایان گفت: این هم از طنزهای انتخابات است که حتی درجه‌بندی اصلاح‌طلبی را هم باید رقبای ما تعیین کنند و آنها بگویند چه کسی هست و چه کسی نیست.
تا حد زیادی خوشبین هستم که پس از تجدید نظرها، تعداد زیادی از داوطلبین شرکت در انتخابات مجلس، تایید صلاحیت شوند چرا که اگر شرایط به همین منوال ادامه پیدا کند، در بسیاری از حوزه‌های انتخابیه رقابت وجود نخواهد داشت و انتخاباتی بی‌رمق برگزار خواهد شد و این در حالی است که در شرایط فعلی کشور به شدت به انتخاباتی باشکوه و پر رونق نیازمندیم.
تأکید می‌کنیم که مبنای عمل ما برای حضور در انتخابات، منافع ملی و به کرسی نشاندن خواست مردم وحفظ تمامیت ارضی و دور کردن سایه شوم تحریم و جنگ و دروغ و بی ثباتی و فساد و ناکارآمدی از سر کشور بوده و در این راه، حداکثر توان خود را به کار بسته‌ایم و تلاش کرده‌ایم با رای‌زنی و تعامل با مقامات ذیربط بخشی از مشکل رد صلاحیت ها را در چارچوب قانون حل و فصل کنیم.
رییس شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان با تاکید بر اینکه در انتخابات مجلس یازدهم بحث هویت برای جریان اصلاحات بسیار اهمیت دارد، خاطرنشان کرد: در حال حاضر و در انتخابات مجلس یازدهم مهمترین تاکید ما بر بحث حضور مردم در انتخابات است. ما اگر پشتوانه مردمی را از دست بدهیم، چیزی نخواهیم داشت. حضور ما به عنوان اصلاح‌طلبان در راستای ادای وظیفه و تکلیف است چرا که جریان اصلاحات جریانی است که ریشه در انقلاب دارد و حذف شدنی نیست.
اصلاح‌طلب برای انتخابات پیش‌رو را صحیح و صادق دانست که یا فرض را بر این بگذاریم که به باور رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری چیزی کمتر از ۱۰۰ کاندیدا برای رقابت بر سر ۲۹۰ کرسی برای اصلاح‌طلبان کفایت می‌کند یا شک نزدیک‌تر به واقعیت را معتبر بدانیم و بر این پایه بگوییم که او از حال و روز اصلاح‌طلبان و جزییات ردصلاحیت‌ها بی‌خبر است. بماند که او ازقضا همین جمله را با این عبارت آغاز کرده که بنا نیست «سرش را زیر برف» کرده و نادانسته اظهارنظر کند.
آرای خاکستری مربوط به یک نظام انتخاباتی است که دو یا سه قطب داشته باشد و عده‌ای در این میان حیران مانده باشند که باید به کدام طیف رای بدهند این درحالی است که در برنامه اسفند ماه اساسا ما چیزی به این نام نداریم که بخواهیم بگوییم آرای خاکستری شکل خواهد گرفت. در حقیقت تنها یک عده از یک جناح معرفی می‌شوند و افرادی هم به آنها رای می‌دهند در چنین شرایطی دیگر عرصه‌ای برای ظهور و بروز آرای خاکستری وجود ندارد و اساسا کسی در موقعیت خاکستری قرار نمی‌گیرد.
«تقریبا اکثریت قابل توجهی از نامزدهای تایید صلاحیت شده اولین بار است که نامزد نمایندگی مجلس شده اند با این حال به نظر می رسد یک ترکیب اکثریتی از نیروهای انقلابی و اصولگرا و اقلیتی از جریان اصلاح طلب، مستقلین و معتدل در مجلس یازدهم خواهیم داشت.»
درباره لیست احتمالی جریان آقای احمدی‌نژاد، چون آنها را اصولگرا نمی‌دانیم کاری به این نداریم که لیست می‌دهند یا بنای حضور جدی در انتخابات ندارند. با این حال، به نظر من احتمالش کم است احمدی‌نژادی‌ها لیست جداگانه بدهند و بخواهند خودشان را به طور جدی در معرض رأی مردم بگذارند.
رئیس جمهوربا بیان اینکه " مردم باید مطمئن شوند رای آنها کم و زیاد نمی شود و مشارکت ، نظارت، سلامت و امنیت انتخابات و ایجاد نشاط در جامعه یک وظیفه همگانی است"، اظهارداشت: اگر می گویند مجلس بعدی صددرصد مال آنها است، بگذارند لااقل یک رقابت شکل بگیرد و مشارکت باشد، مجلس هم مال انها و نوش جانشان.
اگر می‌بینید احزاب ما بر شکاف‌های اجتماعی منطبق نیستند به این دلیل است که احزاب واقعی نیستند. چهارتا حزب‌اند که همه شان کمابیش یک حرف را می‌زنند. بیشتر احزاب باندهای قدرت‌اند که می‌خواهند از این طریق به بالا برسند. اگر واقعی بودند امکان نداشت که به این میزان متشتت شوند و به احزاب متعدد تبدیل شوند. زیرا اگر متحد باشند با هزینه کمتری می‌توانند قدرت کارشناسی و ضریب نفوذ بیشتری داشته باشند. اینها باندهای قدرت‌اند و هر چه اعضایشان محدودتر باشند قدرت را بین خودشان بهتر تقسیم می‌کنند. بنابراین مسئولیت پذیری فقط با تعداد احزاب محدود اما با گرایش سیاسی، اجتماعی مشخص ممکن می‌شود و نه با ۵۰ حزب که هر کدام دو یا ۳ نماینده در مجلس دارند.
